سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر فریب خورده را سرزنش نتوان کرد . [نهج البلاغه]

عماد مهاجر


پز عالی!

یادداشتی به بهانه اظهارات ابراهیمی دبیرکل جامعه اسلامی  دانشجویان در باره قوه قضاییه و دولت

http://www.alef.ir/content/view/5975/ 

فقط یک سوال می ماند و آنهم این که چرا هر گروهی (از کارگزاران تا دوستان ما)که به قدرت می رسد  عیب همه را می بیند جز عیب گروه خود را ؟


چرا مطلق انگاری می کنند؟


گروه مرتبط با دولت و گروه مرتبط با قوه قضاییه هر کدام فقط به عیوب دیگری می پردازد و در مورد شخصیت های گروه خود مطلق انگاری می کند، چرا؟


مطلق ، اسلام است و معیار آن هم در زمان غیبت ، رهبر و ولی فقیه، آن هم در نظارت خبرگان.


جالب این است که همه این ها که گروه و شخصیت مربوط به گروه خود را این گونه تطهیر می کنند ، برای همرنگی با جماعت روشنفکرنمایان وابسته،  از نقد رهبری سخن می گویند!


امان از تحزّب ، به ویژه تحزّبی که با پز نفی احزاب همراه است.


 



عماد مهاجر ::: جمعه 85/12/11::: ساعت 2:15 صبح


داد دادگستری را که از این بیدادگران ستاند؟

۰۸ اسفند ۱۳۸۵
احضار مرتضی حیدری و کامران نجف زاده به اتهام افترا علیه مسئولان قوه قضائیه منتفی شد.
به گزارش "الف"، در پی پخش یک گزارش و یک میزگرد تلویزیونی که در آن مسئولان دستگاه قضائی تلویحا به همدستی با شهرام جزایری متهم شده بودند، روز گذشته برگه احضاریه قضایی کامران نجف زاده و مرتضی حیدری مجریان این دو برنامه صادر شد، اما با دخالت مقامات ارشد قوه قضائیه، احضار این دو مجری مشهور صدا و سیما فعلا منتفی شده است.

پس از فرار شهرام جزایری از دست ماموران قوه قضائیه، افکار عمومی، برخی رسانه ها و گروه های سیاسی و دانشجویی، به دلیل طولانی شدن محاکمه جزایری، پنهانکاری برخی ابعاد این پرونده و سرانجام فرار مشکوک وی به شدت از قوه قضائیه گلایه می کنند. در این میان لحن برخی نوشته های مطبوعاتی و برنامه های پخش شده از رادیو و تلویزیون به گونه ای است که مسئولان قوه قضائیه را تلویحا به همدستی با شهرام جزایری و فراری دادن وی متهم می کنند.

از قوه قضائیه خبر می رسد برخی از مسئولان دستگاه قضائی از میزگرد پخش شده در چهارشبنه گذشته با اجرای مرتضی حیدری و با حضور آقایان دهقان و قربانی (نمایندگان و اعضاء کمیسیون قضائی - حقوقی مجلس) به شدت گلایه دارند و معتقدند، مرتضی حیدری، مجری این برنامه باید به اتهام افتری و نسبت دروغ به مقامات قضائیی تحت تعقیب قرار گیرد. در برنامه یادشده که نماینده قوه قضائیه علی رغم دعوت قبلی حضور نیافت، مرتضی حیدری تلویحا و با لحن کنایه آمیزی، مسئولان قوه قضائیه را به همدستی با شهرام جزایری متهم کرده بود.

برخی مسئولان قوه قضائیه همچنین از کنایه ها و متلک های تند کامران نجف زاده، مجری موفق و پرطرفدار برنامه 20:30 در اعلام خبر مربوط به فرار جزایری نیز بسیار ناراحت هستند و آنرا مصداق افترا می دانند.
 
 نظریه:

اقدام شجاعانه و مسوولانه تعقیب این دو جرثومه دروغ و ناآگاهی  را به همه دست اندرکاران قوه قضاییه در تهران به ویژه دادستان محترم،کاردان، وظیفه شناس، پاک، جسور، باهوش،دقیق ، سریع و عادل تهران تبریک می گویم و از این که مقامات عالی قضایی قدر این مسوولان قضایی تهران را نمی دانند و جلوی اجرای حکمی که آنها صادرر کرده اند را می گیرند متاسفم.

در ضمن شهرام فرار کرد که کرد، یکی دیگر برایمان می گیرند.

با تشکر

خانواده مجمع الجزایری در دوردست!

 

 



عماد مهاجر ::: سه شنبه 85/12/8::: ساعت 10:42 عصر


غیرت استقلالی، استعفای قضایی!

در باب فرار کردن ( یا دادن چه فرقی می کنه، نتیجه همین است که هست) شهرام جزایری ،مختصر و مفید ، باید گفت:

مسوولان قضایی تهران اگر به اندازه مسوولان باشگاه استقلال ، فهم و شعور و غیرت وطنی دارند (دارند؟)، باید استعفا دهند .

جای دکتر عباسی (باهمه پرت و پلاهایی که می گفت ) این بار واقعا خالی است.

العاقل یکفیه الاشاره!



عماد مهاجر ::: سه شنبه 85/12/8::: ساعت 2:3 عصر


بار کج ، بازتاب کج!

بازتاب فیلتر است.

متن زیر خبری است که در بازتاب آمده بود و عینا در این جا آوردم ،البته به همراه پیامی که برایشان نوشته ام.

 

دیدار مسئولان «بازتاب» با دبیر مجمع تشخیص


سایت «بازتاب» به عنوان نخستین پایگاه اینترنتی در سال 1382 تقاضای رسمی صدور مجوز قانونی را به مسئولان وقت وزارت ارشاد ارائه کرد که به دلیل نبودن قانونی در این زمینه، تاکنون اقدامی انجام نشده است.

۶ اسفند ۱۳۸۵ - بعد از ظهر ۱۸:۸ تعداد بازدید: 546 کد خبر: ۶۱۵۶۵

هیات امنا، شورای سیاست‌گذاری و مدیرمسئول سایت «بازتاب» در دیدار با دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، ضمن ارائه گزارشی از اقدامات انجام شده برای رفع انسداد سایت «بازتاب»، نسبت به آن‌چه «رویه بی‌سابقه و غیرقانونی برخورد با رسانه‌ها» نامیده‌اند، اعتراض کردند.

به گزارش ایسنا، در این دیدار، مسئولان سایت «بازتاب»، با اشاره به اظهارات وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در کمیسیون فرهنگی مجلس، اظهار داشتند: مسئولان و وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی، در حالی بیان می‌دارند که مسئولان سایت «بازتاب»، ناشناخته هستند که در چند سال گذشته، ارتباط مستمر با مسئولان این وزارت و دیگر وزارتخانه‌ها و دستگاه‌ها وجود داشته است؛ به گونه‌ای که مسئولان «بازتاب»، علاوه بر ارتباطات مداوم با دستگاه قضایی، با بسیاری از دستگاه‌های دولتی از جمله وزارت ارشاد در دوره گذشته و کنونی نیز ارتباط مکاتبه‌ای، تلفنی و حضوری در سطح وزیر ارشاد و معاونان و مدیران وی داشته‌اند.

سایت «بازتاب» نه تنها مخالف قانونمند کردن پایگاه‌های اطلاع‌رسانی اینترنتی نیست، بلکه به عنوان نخستین پایگاه اینترنتی در سال 1382 تقاضای رسمی صدور مجوز قانونی را به مسئولان وقت وزارت ارشاد ارائه کرد که به دلیل نبودن قانونی در این زمینه، تاکنون اقدامی انجام نشده است.

مدیرمسئول «بازتاب» نیز در این جلسه ابراز عقیده کرده است: مناسب‌تر آن بود که هیات دولت، به جای تصویب آیین‌نامه‌ای که دارای تناقضات و خدشه‌های متعدد حقوقی و قانونی است، لایحه قانونمند کردن پایگاه‌های اینترنتی را برای تصویب به مجلس شورای اسلامی ارائه و یا پایگاه‌های اینترنتی را در چارچوب خبرگزاری‌های غیردولتی ـ که هم‌اکنون لایحه آن در دستور کار مجلس قرار دارد ـ ملحوظ می‌کرد. سایت «بازتاب» همچنان برای گرفتن مجوز قانونی در چارچوب قانون اساسی و قوانین رسمی کشور، آمادگی دارد.

*********************
خودتانید برادران , خودتانید!


اگر راست می گویید( که نمی گویید) به جای ضمایر مجهول , نام افراد را می نوشتید و به جای نقل از ایسنا خودتان منبع می شدید!


دست از این بازیها بردارید !


ما که می دانیم از کجا و چگونه و برای چه تامین مالی و سیاسی می شوید.


یک زمانی چند آدم حسابی در میان شما بود که همه را پراندید .

حالا شمایید و ...

می نویسید که امریکا و اسراییل دشمن شماهستند ، با وجود  چند دشمن مثل شما برای امریکا در ایران دیگر نیازی به سفارت امریکا نیست !!


یادتان باشد بار کج به منزل نمی رسد چه رسد به بازتاب کج!

 



عماد مهاجر ::: یکشنبه 85/12/6::: ساعت 7:59 عصر


گیج و مات ، مثل حسین درخشان !

آقای درخشان در «سردبیر خودم» وضع ایران را در شرف جنگ با امریکا توصیف کرده و نوشته است:

اگر جنگ شود برمی گردم و می جنگم !

در ضمن سگ آقای خامنه ای را هم بر بوش و بلر ترجیح داده است!

البته ایشان آدم بسیار ساده لوحی است .هر چقدر برخی خارج نشینان و داخل ماندگان ،پیچیده تشریف دارند‍ آقای درخشان ساده و هالو است.

قطعا او نمی فهمد این هوچی گری جهانی امریکا برضد ما که ((آی ما حمله می کنیم )) یک بلوف و هوارکشی سیاسی است برای ترساندن، همین.

او نمی فهمد ،چون در ایران نماند و در امنیت الهی و ولایی ما روزگار نگذراند و نمی گذراند.

او نخواهد فهمید ، چون محاط و مرعوب همان تبلیغات امریکاییست و اینبار خود هم ندانسته و بی جیره و مواجب در همان فضای دروغین و خیالی تلاش می کند و می نویسد.

جالب آنکه خطاب به خوانندگان نوشته بود ، چون پایگاه من در ایران بسته است متن آن را در وبلاگ هایتان بگذارید.

نوشته او اگر چه در ظاهر به معنای غیرت وطنی اوست اما در واقع به معنای حتمی دانستن حمله امریکا به ایران است.

حسین درخشان (که بعید می دانم آنقدر بفهمد که بتواند با دغلبازی آن متن را بنویسد تا به خوانندگان بقبولاند که حمله امریکا حتمی است) این بار در بازی تبلیغاتی امریکا مات شده است.

خیال نکنید کسی در امریکا او را توبیخ خواهد کرد که چرا بوش را از سگ رهبر ایران کمتر دانسته ای ، بلکه او تشویق هم خواهد شد، چرا که دقیقا خط هوچیگران کاخ سفید را ترویج و تبلیغ  کرده است.

حسین درخشان عرق خور و بی نماز (البته آنطور که خودش علنا و مکتوب، ادعا کرده است) به خاطر همین دوری از حق و حقیقت ، فعلا دچار تیه و سرگردانی و البته ناامنی درون و برون است .

نترس جانم! خبری نیست چند تا ناو و تفنگدار کذایی که این حرف ها را ندارد . امن و امان است . اگر آن جا هم امنیت نداشتی بیا اینجا، توبه کن ، امنیتش بیشتر است

إِذْ جَعَلَ الَّذینَ کَفَرُوا فی‏ قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّةَ حَمِیَّةَ الْجاهِلِیَّةِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکینَتَهُ عَلى‏ رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ وَ أَلْزَمَهُمْ کَلِمَةَ التَّقْوى‏ وَ کانُوا أَحَقَّ بِها وَ أَهْلَها وَ کانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلیما (26-فتح)

آن گاه که کافران تصمیم گرفتند که دل به تعصب، تعصب جاهلى سپارند، خدا نیز آرامش خود را بر دل پیامبرش و مؤمنان فرو فرستاد و به تقوى الزامشان کرد که آنان به تقوى سزاوارتر و شایسته‏تر بودند و خدا بر هر چیزى داناست‏

 



عماد مهاجر ::: شنبه 85/12/5::: ساعت 9:41 عصر


خوارج و طالبان، پوستین وارونه

دوستی برایم پیغام گذاشته بود

http://www.alef.ir/content/view/5054/

((آقای عماد مهاجری تویی که از آوینی دم می زنی می دانی همین به اصطلاح حزب الهی ها چه خونی به جگر آقا مرتضی کردند -بهتر است سری به روزنامه کیهان آن زمان بزنی یا با سید محمد آوینی صحبت کنی و یا فیلم مرتضی و ما رابیبنی -شهریار زرشناس هم چیز هایی می داند اگر واقعیت را بگوید -بهتره از جواد طوسی بپرسی که ... سر چاپ کتاب هیچکاک چه بر سر آقا مرتضی آوردند -....ببین انصار آن زمان ببین لاریجانی که وزیر ارشار وقت بود چه کردندجری تویی که از آوینی دم می زنی می دانی همین به اصطلاح حزب الهی ها چه خونی به جگر آقا مرتضی کردند -بهتر است سری به روزنامه کیهان آن زمان بزنی یا با سید محمد آوینی صحبت کنی و یا فیلم مرتضی و ما رابیبنی -شهریار زرشناس هم چیز هایی می داند اگر واقعیت را بگوید -بهتره از جواد طوسی بپرسی که ... سر چاپ کتاب هیچکاک چه بر سر آقا مرتضی آوردند -....ببین انصار آن زمان ببین لاریجانی که وزیر ارشار وقت بود چه کردند))

  سوال اساسی من هم همین است:


چه جریانی سعی می کرد با ارائه اطلاعات و تحلیل غلط( تحلیل هایی بر خلاف نظرات صریح رهبر) بچه های ارزشی و حزب اللهی را به سمت خشونت و برخورد با روشنفکران متعهد سوق دهد؟
چه کسانی به جای جلب توجه بچه های حزب اللهی به نهادینه شدن رانت خواری و برآمدن طبقه مطرفین جدید از دل نظام (تعبیر آقا) همه را به بدبینی نسبت به هنرمندان و فرهنگیان متعهدی مثل آوینی ، حسن حسینی و ... سوق می داددند؟
هدف چه بود؟
چه کسانی می خواستند پوستین وارونه خوارج و طالبان را برقامت رشید حزب الله بچسبانند تا مطبوعات مزدورشان و رسانه های بیگانه به نام نفی خشونت به جنگ حزب اللهی ها و ارزشی ها بروند؟
اگر تدبیر آقا در حمایت از جریان روشنفکری متعهد و همچنین سوق دادن شاکله متدین و متعبد حزب الله به سوی نوسازی معنوی نبود، آنها که فارق از تحلیل و تبیین رهبری، همیشه به نام ارزش گرایی حرف خود را می زدند و کار خود را می کردند با بی تقوایی پنجه بر رخسار همه می کشیدند، امروز سردمدار توبه و بازگشت و روشنفکری به اصطلاح طالبان و خوارج می شدند!
اما رهبری آقا و تعبد بچه حزب اللهی های اصیل و حقیقی از ایشان باعث شد آن فتنه بخوابد و فتنه گران به جایی نرسند و پازلی که طراحی کرده بودند ناتمام بماند.
امروز هم بچه های ارزشی سرباز آقا هستند ولی دیگر تحلیل های من درآوردی افراد منافق و دورو آنها را جابجا نمی کند.
روشنفکری متعهد در میان آنها می جوشد و رشد می کند .آنها اگر اشتباه هم می کنند  باز در مسیر درست خود ، انرا اصلاح می کنند .
اما منافقان چهره عوض می کنند و هر روز حیله ای به کار می بندند.
... 



عماد مهاجر ::: شنبه 85/11/28::: ساعت 5:7 عصر


http://dehnamaki.blogfa.com/

آقای ده نمکی!

شما هنرمندید .شکی نیست!
اثر شما در مخاطب موثر بود و بسیار موثر .شکی نیست.
اما شما ده نمکی هستید!ده نمکی سال 68 و 69 و بعد دهه هفتاد و بعدش هم تا حالا!
خیلی دوست دارم بدانم وقتی همه به آوینی فحش می دادند شما چه می کردید!
و یا وقتی بین برخی مدعی ها مد شده بود به حسن حسینی اتهام ببندند شما چه نظری داشتید؟
یادتان است آن عصر 5شنبه بر مزار شهید آوینی , همان ایام که داد و قال خاکستر سبز حاتمی کیا هنوز فروکش نکرده بود , پشت تریبون رفتید و به بهانه دفاع از آوینی حاتمی کیا را نفله کردید و گفتید : نمی گوییم که فیلمساز ما رفت بوسنی دنبال دختر بازی و....
 
آقای ده نمکی ما حق داریم به همه کارهای شما بدبین باشیم و هستیم!
شما که هر هنرمند و روشنفکر متدین و انقلابی را از سال 68 تا همین اواخر نواخته اید!
شما که در نشریات خود با هنرمندی و ظرافت رهبری را هم مورد هجوم قرار داده اید .البته می دانم چرا!  چون او حامی اصلی جریان روشنفکری اصیل حزب اللهی بود که دربرابر جریان نفوذی سیاسی-امنیتی کارگزاران (که برای تبدیل حزب الله به چیزی شبیه طالبان و خوارج تلاش می کرد) ایستاده بود و به همین دلیل مغضوب آن جریان نفوذی و شما بود و هست.

 کاش حاج حسین اینقدر ساده و صبور نبود و چیزی می گفت...
...



عماد مهاجر ::: شنبه 85/11/28::: ساعت 1:10 صبح


نه به این سادگی!

مناظره هاشمی و قرضاوی انجام شد.

فردی ناشناس درباره این مناظره در پایگاه(( الف)) http://www.alef.ir/content/view/5155/نوشته بود:

((سلام . گفتگو انجام شد . اما آنچنان که انتظار می‌رفت مفید فایده نبود . وقتش کم بود و حرفهای تکراری در این یک ساعت 5 دقیقه کم زیاد گفته شد .

قرضاوی اصلا منافس سیاسی هاشمی نیست و یک شخصیت عمدتا مذهبی است ... و عین یک نوار یک سری اتهامات بی اساس را تکرار می‌کرد که همه اهل سنت هم مشغول تکرار آن هستند بدون اینکه دلیلی بر آن وجود داشته باشد .

هاشمی چندان در موضوع عراق تبحر نداشت . در جواب اتهامات قرضاوی در این مناظره اشاره‌ای به روزانه بطور متوسط 50 شهید شیعه نشد ... و اتهام به شیعه بسته شد که اهل سنت را از خانه‌های خود هجرت می‌دهد و اهل سنت را می‌کشد ( کاری که صدام در طول 30 سال با شیعه و سنی کرد و ساختار جمعیتی شهرها را تغییر داد ، و باز هم هاشمی به این مهم اشاره ای نکرد ) . چندین بار از آقای هاشمی خواسته شد که چرا علمای شیعه فتوا نمی‌دهند که کشتن اهل سنت حرام است . اما آقای هاشمی در حالی که همین دو سه روز پیش آیت الله سیستانی بیانیه‌ای در دفاع از اهل سنت و برائت آنان از اعمال تروریستی سامرا ابلاغ کرده بود ، هیچگونه اشاره ای بدان نکرد و گوئی که از آن اطلاع نداشت ... تنها اشاره ای عمومی به علمای ایران کرد .

به شیعه تهمت زده شد که چرا حکم جهاد علیه اشغالگران نمی‌دهد ، آقای هاشمی نیز پاسخ داد که همه ما می‌گوئیم که اشغالگر باید برود . اما می‌توانست بطور مشخصی ذکر کند که مرجعیت عراق نیز بطور مشخص در تمام اطلاعیه‌های خود خروج اشغالگران را خواستار شده و هیچ نماینده ای از اشغالگران را به حضور نپذیرفته است . باز هم می‌گذاریم به حساب عدم در صحنه بودن آقای هاشمی در مورد موضوع عراق ( به نظر من البته ) .

چیزی که آقای هاشمی به نظرم متوجه نشد ، تکرار بیش از حد سلطه ایران بر عراق بود ،‌این لولوخورخوره‌ای است که بسیاری از سنی‌ها را با آن می‌ترسانند ... و آقای هاشمی با سکوت خود و صرفا صحبت کردن در مورد مرجعیت ایران تا حدودی آن را تایید کرد ...

در نتیجه وقت مناظره کم بود ... اما مناظره کاملا مؤدبانه و متمدنانه‌ای از سوی دو نماینده دو طرف بود ... این مناظرات باید خیلی بیشتر باشد . ما نباید منتظر باشیم که الجزیره چنین مناظراتی را برقرار کند و سیاست عمومی الجزیره با این آرامش و متانت نمی‌خواند . بنده از ابتدا افسوس خوردم چرا العالم این گفتگو را برقرار نکرده است ... مسئولین کشور ما باید دائم از العالم که شبکه خودمان است بخواهند این مناظرات را انجام دهند و موضوع را برای مسلمانان روشن کنند . چون نهضت پردازش و گسترش دروغ ، به طرز فجیعی در خاورمیانه بر ضد ایران در حال پیشرفت است و اگر نجنبیم حمایت مردمی منطقه را از دست می‌دهیم . ))

این دوست ناشناس که از برخی غفلت های آقای هاشمی در مناظره با قرضاوی گله داشتند ،همه آنهارا به حساب در صحنه عراق نبودن ایشان گذاشتند که تحلیل خوبی است اما در باره آقای  هاشمی پذیرفتنی نیست.
کسانی که ایشان را می شناسند و رفتارهای سیاسی-مذهبی-اجتماعی او را دنبال می کنند می دانند که چنان نیست!
آنچه مسلم است هاشمی در پی ابراز وجود و اثبات شخصیت فراجناحی ، فرامذهبی،فراکشوری و فرا منطقه ای خود است و اگر به فتاوای علمای شیعه اشاره نمی کند به همین دلیل است .
بنده مخالف بازکردن این ماجرا بیش از این هستم (قبلا در یادداشتهای دیگر گفته ام 
)اما درباره این مناظره باید به یک نکته ،سربسته اشاره کنم و بگذرم:
هر چهار امام فقهی برادران اهل سنت (علاوه بر آنکه با خلفای زمان خود مشکل داشتند) نوعا  با احترام به یکی از علویون ،  اَعمال سیاسی و رهبری اجتماعی او را پذیرفته اند و جالب این که علویون مذکور و قیام و قیادتشان از جریانات انحرافی شیعه و علویون به شمار می روند.(انحرافی نسبت به خط اصلی امامان معصوم که بعضاً زحمات امامان را بی نتیجه می گذاشتند!)
فاعتبروا !



عماد مهاجر ::: جمعه 85/11/27::: ساعت 7:45 صبح


مشکل همین است! درک و تحلیل واقعیت!
البته این نیازمند فهم و ایمان عمیق ولایی و البته تحلیل تاریخی است. تاریخ خودمان، مشروطه و تایخ صدر اسلام تا غیبت و بعد از آن.
راستش ما هم شلمچه می خواندیم ، جبهه و صبح و صبح دوکوهه! و با همین خواندن ها و با همان تجربه های تاریخی و البته با معیار و میزان اصلی یعنی کلام و تحلیل رهبر، حقیقت را بهتر شناختیم.
خدمتی که ده نمکی و امثال او به هاشمی و کارگزارانش کردند، هیچ کس نکرد. و اگر نبود آنکه حاج حسین و  حاج منصور (با تدبیر رهبر) حرکت جریان حزب الله را به عهده گرفتند، نقشه سیاسی امنیتی کارگزاران هاشمی ، امروز طالبان و خوارجی که در روزنامه هایشان نوشتند را با انگشت نشان می دادند و به همین عنوان دروغین همه ما و البته پیش از همه مریدان رهبری را به تیغ می سپردند . بعد هم همان کسانی که یک بار هم به حرف و تحلیل رهبری توجه نکردند و همیشه شعار خودشان را هوار زدند را به عنوان  انسان های معقول و قابل گفت و گو مطرح میکردند.
خیلی پیچیده نیست .
به زودی کل آن را خواهم نوشت .
درود خدا به روح شهید آوینی و مرحوم حسینی........


عماد مهاجر ::: پنج شنبه 85/11/26::: ساعت 3:23 عصر


http://www.alef.ir/content/view/5034/

واقعیت این است که برای رویارویی با فزون خواهان مستکبر غربی نیازمند انسان مغرور و خوش کلامی بودیم که من ( با همه انتقاداتی که به آقای لاریجانی دارم و در انتخابات هم ایشان را انتخاب نکرده و در شرایط مشابه هم ، انتخاب نخواهم کرد) از بن دندان معتقدم که مناسب ترین گزینه موجود در رجال سیاسی ما ایشان است : مغرورترین عنصر سیاسی فرهنگی کشور! و چه خوب است از این غرور سرشار و بی پایان در برابر غربی ها بهره ببریم. من از این جهت بسیار خوشحالم که ایشان مسوول پرونده هسته ایست و درهمین زمینه هم ایشان را جداً دعا می کنم.



عماد مهاجر ::: پنج شنبه 85/11/26::: ساعت 1:43 صبح

<      1   2   3      >

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 3
بازدید دیروز: 1
کل بازدید :72937
 
 > >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
عماد مهاجر
این وبلاگ تابلوی یادداشت های پراکنده ایست که در جاهای مختلف نوشته ام و ترجیح دادم یکجا به نمایش درآیند.
 
>>آرشیو شده ها<<
 
>>لینک دوستان<<
 
>>لوگوی دوستان<<
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<